تاریخ قالی
به دست بافتهٔ پُرزدار و گرهدار قالی گویند. همهٔ پژوهشگران بدون چون و چرا بر این نکته اعتراف دارند که قالی و قالیبافی از آسیا شروع شدهاست. پژوهشگران بر این عقیدهاند که ترکستان، ایران و قفقاز میباید مهد اولیهٔ این هنر بوده باشند. از عباراتی که در انجیل و ادبیات کلاسیک آمده به این نتیجه رسیدهاند که هنر شرقی قالیبافی مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده و وجود داشتهاست.[۳]
هومر حماسهسرای معروف سدهٔ هفتم پیش از میلاد یونان صحبت از «کاناپهای که با یک قالی ارغوانی مفروش شده بود» میکند. یا گزنفون مورخ، فیلسوف و سردار آتنی که در سال ۴۰۱ پیش از میلاد به جنگ با ایرانیان باستان پرداخته، گزارش کردهاست که ایرانیان عادت دارند روی قالیهای نرم استراحت کنند. با نگاهی به نقشهٔ جغرافیا امروزه منطقهٔ وسیعی شامل کشورهای آسیای صغیر، ترکیه، قفقاز، ایران، ترکمنستان، پاکستان، افغانستان، هند، تبت، چین، مصر، اسپانیا و حتی کشورهای شبهجزیرهٔ بالکان مانند رومانی را مییابیم که هنر و صنعت قالیبافی در آنها وجود دارد؛ ولی آنطور که پژوهشگران گفتهاند، ایرانیان نخستین قومی بودهاند که به قالیبافی پرداختند و در این زمینه سرآمد جهانیان شدند. چنانکه آخرین پژوهشهای باستانشناسی هم دال بر این موضوع هستند. منظور اشاره به قدیمیترین قالیِ پُرزدارِ شناختهشدهٔ موجود در جهان یعنی قالیچهٔ پازیریک است که در سال ۱۹۴۹ میلادی برابر با ۱۳۲۷ هجری شمسی توسط گروهی از باستانشناسان روسی به سرپرستی پروفسور رودنکو در حفاریهایی در منطقهٔ آلتای سیبری جنوبی در درهٔ پازیریک کشف شد[۳]
تاریخچهٔ بافت قالی (یا فرش) تا آنجا که دانسته شدهاست، به هزارهٔ پنجم و ششمِ پیش از میلاد در آسیای مرکزی برمیگردد. قالی ایرانی پازیریک، قدیمیترین قالیِ دستبافِ یافتهشدهٔ جهان است که در سیبری کشف شده و بافت ایران در دوران هخامنشیان است. قالیبافی در سدهٔ ۱۰ میلادی به وسیلهٔ مورها به اسپانیا شناسانده شد. جنگهای صلیبی باعث شد تا قالیهای ترکی به اروپا برده شوند که در آنجا بیشتر از دیوارها آویزان میشد یا بر روی میزها قرار میگرفت؛ بنابراین، از آغاز آشناییِ اروپاییان با قالی، آنها به آن به دیدهٔ یک اثر هنری و نه یک زیراَنداز مینگریستند. پس از گسترش تجارت در سدهٔ ۱۷، قالیهای ایرانی به شکل چشمگیری به اروپای غربی شناسانده شدند.
امروزه مراکز عمدهٔ تولید و بافت قالی، کشورهای ایران، پاکستان، هند، ترکیه، شمال آفریقا، منطقهٔ قفقاز، نپال، اسپانیا، ترکمنستان و تبت میباشند.
تاریخ قالی در ایران
پیشینهٔ درهمتنیدنِ الیاف در ایران برای تولید منسوجات بهخصوص پارچه، به هزارهٔ پنجم پیش از میلاد میرسد. آثار گرانبها و زیبایی که از بخشهای مختلف ایران به دست آمده، گواه آن اند که منسوجات ارزشمند و بحثبرانگیزی در این دوران وجود داشتهاند، ازجمله تابوت سفالی دوران دالما، کردستان، همچنین آیینهٔ مسیِ زنگزدهٔ نوعِ ایلامی در سیلک و سایر مناطق.
بعد از گذشت سالیان متمادی، تقریباً در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، انسان توانست چگونگیِ بههمریسیدنِ نخها و ساختنِ طناب را کشف کند. این اکتشاف مانند تمام اکتشافهای تاریخ فواید بسیار سودمندی برای هنر و صنعتِ آن دوران داشت. از جمله آن که از رشتههای درهمتنیدهٔ طناب مانندی برای زیباییِ ریشههای فرش استفاده میکردند. آثار بهدستآمده از مناطقی مانند گورهای مارلیک، قلعهٔ کوتی در دیلمان، و همچنین حسنلو نزدیک ارومیه شاهدهایی بر این ادعا هستند.
قدمت فرشبافی و بهطورکل منسوجات در ایران بسیار زیاد است. آثار زیبا و تفکربرانگیزی از دورههای مختلف کشف شدهاند که نمیتوان آنها را بهطور دقیق به یک دورهٔ خاص نسبت داد. گاهی اوقات یک اثر طیِ گذشتِ سالیانِ دراز و طی سلسلههای مختلف ساخته شدهاست.
ایلخانیان و تیموریان
فرشهای دورهٔ ایلخانیان زیاد شناختهشده نیستند. در این مورد محققی به نام آرمی برینگز نظریهای ارائه داده که دارای نقاط ضعف بسیاری میباشد و در درستی آن به دیدهٔ تردید باید نگریست. بر پایهٔ نظر او نقاشیهایِ فرشهای دورهٔ تیموریان دقیقاً خصوصیاتِ فرشهای این دوران را بازمیتابند. به عبارت دیگر با دیدن این نقاشیها میتوان به تمام ویژگیهای بافتی و ظاهری و بهطور کل تاریخچهٔ آنها پیبرد. اما از آنجا که نقاشیهای بهدستآمده از هنر فرشبافی این دوران بسیار محدود میباشند، پس اطلاعات زیادی از فرشهای این دوره در دست نیست و درست همینجاست که سستیِ نظریهٔ برینگز هویدا میشود.
دورهٔ صفویه
فرشهای ایران در دورهٔ صفویه به بالاترین حد خود در زیبایی و بافت رسیدند که این مهم به دلیل تحت پشتیبانی شاهان قدرتمندی چون شاه عباس قرارگرفتن بود و دسترسی فراوان به مواد مورد نیاز برای بافت فرش و همچنین بهرسمیتشناختنِ فرش به عنوان کالایی برای تجارت بودهاست.[۴]
فرشهای مشهور ایرانی
با وجود شهرت و قدمت هزاران ساله ولی باز هم فرش ایرانی بین مردم ایران ناشناخته است؛ کمتر کسی میتواند با دیدن فرشی محل بافت آن را حدس بزند و در مورد خصوصیات با ارزش آن صحبت کند، در حالیکه با اتمام یک فرش، شناسنامه آن نیز همراه با خودش صادر میشود. عدم آگاهی نسبت به ویژگیهای فرش سبب معضلاتی میشود.[۵]
قالیچه ترکمن
این فرش در تملک سان مارکو قرار دارد، و ۴ فرش دیگر در سال ۱۶۲۲ و همچنین سه فرش زربافت ابریشمی نیز به وسیلهٔ ایرانیان در سال ۱۶۳۶ به ونیز راه یافتند.[۶]
قالیچه مود خراسان
قالیچهٔ مود خراسان به شیوهٔ قالیهای مشهد بافته میشود. شهر مود در نزدیکی شهر بیرجند است و در بین تولیدات خراسان از بهترینهاست و شهرت جهانی دارد. اما از آنجا که تولیدات آن بسیار ناچیز است، تعداد بسیار کمی روانهٔ بازار میشود. اندازهٔ قالیچهٔ مود ۸ متر مربع است. رنگ قالیها همخوان و معمولاً تیرهاست.[۷]
قالی شهر مشهد
نمونهای از فرش مشهد
قالی مشهد در کارگاههای این شهر و اطراف آن بافته میشود. این قالی از مرغوبیت چشمگیری برخوردار است و معمولاً به بازارهای غرب و انگلستان میرود. نقشهای بهکاررفته در آنها نقشهای ترنج، اسلیمی و پیچک مانند هستند.[۸]
قالیبافی در شهر مشهد حدود پنج قرن قدمت دارد. یکی از قدیمیترین فرشهای مشهد که موجود است، نوعی فرش نماز (سجاده) است که توسط شاه تهماسب اول به سلیمان باشکوه در سال ۱۵۵۶ میلادی هدیه شدهاست. این فرشها در سه درجه کیفیتی در کارگاه سلطان ابراهیم میرزا، فرزند سام میرزا و برادرزادهٔ شاه طهماسب، ساخته میشدهاست. یکی از انواع درجه یک آن تا چند سال پیش در لندن بود و به اعتقاد برخی در اختیار کلکسیونر معروف، شیخ سعود آل ثانی قطری است. تعدادی از نمونههای درجه دوم و سوم هنوز در موزهٔ توپکاپی موجود است.[۹][۱۰]
در سدهٔ ۱۹ و ۲۰ میلادی محبوبیت قالی مشهد به حدی رسید که از آن علاوه بر استفاده در داخل کشور، برای صادرات نیز بهره میجستند؛ الیاف پشمی به کار رفته در این فرشها به شدت صیقل داده میشدند تا رنگ را بهتر به خود جذب کنند، اما این عمل از دیگر سو باعث کاهش عمر فرشها نیز میگشت، و این عاملی بود که تصویر بدی از قالی مشهد در اذهان شکل گیرد، تا جایی که صادرات این فرش به اروپا بهطور چشمگیری کاهش یافت. متأسفانه قالیهای بهجایمانده از آن دوران نیز همگی در معرض فرسایش قرار دارند.[۱۱]
قالی زنجان
فرشبافی در زنجان یکی از صنایع با قدمت زیاد است که نقش قابل توجهی در صادرات فرش ایران ایفا میکند. قدمت فرش بافی را میتوان از اوایل بنای این شهر نام برد یعنی از زمان پادشاهی اردشیربابکان. فرشهای صادراتی زنجان از بهترین جلوههای فرهنگی این استان هستند. فرش افشار زنجان یکی از پر طرفدارترین فرشهای ایرانی است بهطوریکه به دلیل زیبایی طرح و رنگ در کشورهای اروپایی بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاست.
قالی باصری
نمونهای از قالی باصری
این قالی که رنگ مشخصهٔ آن نارنجی است؛ توسط زنان ایل باصری که ایلی کوچنده و پارس نژاد در استان فارس است بافته میشود.[۱۲] همچنین استفاده از عناصر طبیعت، مثل گلها، گیاهان و پرندگان نیز از ویژگیهای یک قالی ایل باصری میباشد.[۱۳]
قالیچه شیراز و نیریز
نیریز در شرق و در کنار دریاچه بختگان در استان فارس قرار دارد. این ناحیه قالیهایی با کیفیت گوناگون و رنگ آمیزی زنده دارد و تیرگی رنگها از ویژگیهای خاص قالیچههای افشاری است، از بوتههای متنوع تزیینی به صورت تک و تکراری استفاده میشود و ساختار تار و پود ان از کتان است.
بسته به کیفیت پشم پرز قالیچهها را نیمه بلند میچینند.[۱۴]
قالیچه بیرجند
بیرجند در میانهٔ راه مشهد و زاهدان است. همچون بخشهای دیگر شرق ایران قالیچههای این ناحیه نیز با گره جفتی و چهارتار بافته میشوند. فرشهای بیرجندی معمولاً با طرح خشتی و ریز ماهی میباشد. قالیهای بزرگ بیرجندی تا ۲۰ متر مربع نیز بافته میشوند. از رنگهای نارنجی، قرمز، زرد و آبی برای ایجاد تضاد با بژ در زمینه استفاده میشود. تار و پود آن پیشتر از پشم بودهاست. اما در قالیهای جدید بیشتر از کتان استفاده میشود. این قالیچه دوام چندانی ندارد و پرزهای آن نیمهبلند و بلند چیده میشوند.[۱۵]
قالیچه تصویری بلوچی
گروههایی از اقوام بلوچ که ساکن افغانستان هستند، از سالها پیش قالی میبافتند. اکثر طوایف بلوچی مسلمان سنی هستند و به زبانی نزدیک به پارسی میانه صحبت میکنند. طرحهای قالیچههای بلوچی بیشتر از نقشهای ترکمن گرفته شدهاند و بقیه ترکیبی از طرحهای قالی بخشهای دیگر ایراناند. در آنها رنگهای مصنوعی کمتر بهکاررفته و بیشتر از رنگهای طبیعی استفاده میشود.[۱۶]
- ۹۸/۰۸/۰۸